سید حسام الدین سراج

 

 

سید حسام الدین سراج

در سال 1337 در شهر اصفهان در خانواده ای صاحب ذوق دیده به جهان گشود.  بزرگترین مشوق وی در تحصیل علم و هنر مرحوم پدرش بود. ایشان بر علوم قدیمه و ادبیات احاطه داشت و از صدای خوش آهنگی برخوردار بود و با اساتید ادب و هنر نظیر استاد جلال الدین همایی، استاد تاج اصفهانی، استاد حسن کسایی و...  حشر و نشر داشت. به همین جهت فضایی مستعد برای تربیت فرزندانش فراهم آورده بود. در چنین محیطی جوانه های عشق و علاقه به شعر و موسیقی در جان و دل وی شکوفا شد.
سراج در زمینه آواز از محضر مرحوم استاد محمود کریمی و استاد محمدرضا شجریان استفاده کرده است. در حال حاضر هم به اغتنام فرصت از محضر اساتید موسیقی و تحقیق در شیوه قدما بهره می برد. شاگردی و تعلم را بالاترین توفیق زندگی خود               می داند و به همین لحاظ به موازات آموزش موسیقی تحصیلات خود را در رشته معماری و شهرسازی در دانشگاه شهید بهشتی ادامه داده و موفق به اخذ فوق لیسانس معماری از آن دانشگاه و دکترای پژوهش هنر از دانشگاه هنر شده است.
در برخی از آثار که با صدای او شنیده ایم مانند: باغ ارغوان، شرح فراق، بی نشان، آئینه رو، نرگس مست، ماه نو و ... آهنگسازی رانیز به عهده داشته است.

تحقیقاتی در باب زیبایی شناسی هنر و معماری و تطبیق وجوه اشتراک هنرها دارد که بصورت رساله نهایی دانشگاهی ارائه شده و بعضاً به صورت مقاله در مجلات فرهنگی - هنری به چاپ رسیده است.
آثار موسیقی که تا کنون از او منتشر شده است عبارتند از:


نینوا  ( آواز مذهبي )، باغ ارغوان، وصل مستان، شمس الضحی، یاد یار، آفاق عشق (خسرو شیرین، لیلی مجنون)، طریقت عشق، شرح فراق، آئینه رو، دل آرا، بی نشان، نگاه آسمانی، نرگس مست، بوی بهشت، شهر آشنایی، رویای وصل، وداع ( آواز مذهبي )، عشق و مستی، نازنین یار، ماه نو، آئینه و آه، قصه گیسو، جام الست و ...


در فرازی از یکی از مصاحبه های هنری چنین اظهار می دارد:

من خود را شاگرد کوچک مدارج نخستین آستان هنر می دانم و امیدوارم تا آخر عمر خاک پای اساتید عارف و عاشق این دیار سرمه چشم من باشد.

 وی سرپرستی گروه موسیقی سنتی ایرانی «بیدل» را نیز به عهده دارد.

 

 مصاحبه اي باحسام الدين سراج در مورد

(( آواز مذهبي ))

 

سراج: مذهب، حافظ موسیقی اصیل ما بوده است.

حسام الدین سراج گفت: مذهب و دین حافظ و نگهبان موسیقی اصیل ما بوده و هست به طوری كه بسیاری از علما علم موسیقی می‌دانستند.

 حسام‌الدین سراج خواننده در گفت‌وگو با خبرنگار موسیقی فارس در خصوص حفظ موسیقی سنتی توسط موسیقی مذهبی اظهار داشت: مذهب ما ظاهرا با موسیقی مخالف است اما باطنا حافظ موسیقی بوده و هست در واقع بسیاری از علمای قدیمی ما علم موسیقی می‌دانستند ولی ابراز نمی‌كردند كه البته این علما هنوز هم هستند.

 این خواننده در خصوص كمرنگ شدن پیوند الحان موسیقی آوازی و موسیقی مذهبی گفت:به دلیل عدم برنامه‌ریزی مناسب رسانه، جامعه ما از موسیقی پاپ غربی تقلید می‌كند در واقع رسانه شناخت مناسبی به جوانان و نوجوانان نمی‌دهد و وقتی این قشر با عدم شناخت شروع به كار كردن می‌كنند آرام آرام بر اساس همان ملودی‌ها، ساختار ذهنی‌شان شكل می‌گیرد.

 

وی با اشاره به آموزش مداحان در گذشته گفت: قدما و انسانهای فهیمی كه نسل قبل ما بودند تنها به یك نوع از موسیقی و به همان داشته‌های ذهنی خودشان اكتفا نمی‌كردند.

 به عنوان مثال آیت‌الله غروی هم شاعر و هم مدیحه سرای اهل بیت بود و هم نسبت به موسیقی شناخت داشت به طوری كه شعر معروف

 بیا به بزم حسینی و بشنو از عشاق

 به گوش هوش نوای حجاز و شور و عراق

 از سرودهای اوست.

 این خواننده ادامه داد:

متاسفانه برخی از مداحان جوان ملودی‌های قدیمی را نمی‌شناسند

 و انتخاب شعرشان كامل و مناسب نیست در حالی كه انتخاب شعر درست، مناسب خوانی، ملودی و اجرای درست از جمله مواردی است كه در آواز سنتی طرح و باعث شكل‌گیری آثار ماندگار می‌شود بر این اساس وقتی نغمه‌ها،متوسط یا ضعیف باشند اثری هم كه تولید می‌شود متوسط یا ضعیف خواهد بود.

 سراج با اشاره به استفاده از دستگاههای مختلف در موسیقی مذهبی اظهار داشت: در اجرای این موسیقی از بیشتر دستگاهها استفاده می‌شد مثلا در همان شیوه خواندن موسیقی دستگاهی، این بیت را كه

                 راستگــویان حجـــازی به نـــوا می‌گفتنـــد                 

 كه حسین كشته شد از جور مخالف به عراق

، خوانندگان موسیقی مذهبی در مایه‌ راست پنجگاه، حجاز و نوا می‌خواندند.

وی تصریح كرد: وقتی

 راستگویان ادا می‌شد در دستگاه راست پنجگاه‌ می‌خوانند.

 وقتی حجاز ادا می‌شد در حجاز ابوعطا،

وقتی نوا گفته می‌شد در دستگاه نوا

و وقتی حسین خوانده می شد، گوشه حسینی در دستگاه نوا را اجرا می‌كردند.

همچنین برای مخالف ،گوشه مخالف در دستگاه سه گاه و چهارگاه را می‌خواندند

 و عراق هم گوشه‌ای در مایه افشاری است برای ادای كلمه عراق می‌خواندند.

 سراج بیان داشت:

مجموعه این شعر كه هر كدام از كلمات آن در یكی از نواها اجرا می‌شد خود امتحانی برای كسانی بود كه می‌خواستند خواننده شوند.

 وی در خاتمه خاطر نشان كرد: به عقیده من در قدیم‌ترها روحیه یادگیری و شاگردی بسیار خوبی وجود داشت كه باعث می‌شد انسانها در تمام زندگیشان یادگیری را فراموش نكنند اما متاسفانه امروزه در بعضی از مقاطع و افراد یادگیری فراموش شده است.

 

 منبع: خبر گزاري فارس

 

 

 لزوم آشنايى مداحان با رديف هاى موسيقى دستگاهى و آواز مذهبي

در كلام (( حسام الدين سراج ))

 
حسام الدين سراج گفت: يك مداح علاوه بر آشنايى با شعر، بخصوص مراثى و منقبت ها بايد با موسيقى رديف دستگاهى ايران آگاهى و اشراف داشته باشد تا بتواند يك اثر درخور نهضت و قيام عاشورا ارائه كند.


    
سراج با اشاره به غناى ملودى هاى قديمى، خاطرنشان كرد: گاهى مى شنوم شعرهاى ضعيفى را روى ملودى ها و آهنگ هاى كوچه بازار و بى محتوا مى گذارند كه بسيار مايه تأسف است. اين شعرها و موسيقى ها درخور شهداى كربلا، سيدالشهدا و مجالس اش نيست. آنچه بيشتر مرا متأسف مى كند پخش اين قبيل مداحى و مراثى از تلويزيون است. نمى دانم چرا نظارتى در اين مورد صورت نمى گيرد.

خواننده «وداع» گفت:

اخيراً رايج شده كه موسيقى مذهبى را هم در كنار ساير طبقه بندى هاى ديگر مثل موسيقى پاپ، موسيقى كلاسيك، موسيقى ايرانى و غيره قرار مى دهند. من علاوه بر اينكه طبقه بندى اين چنينى را قبول ندارم بايد بگويم آموزش دادن موسيقى مذهبى با اين شيوه يك روش ناپسند است.


  
در مجموعه «وداع» از یک طرف با یک اثر موسیقیایی کامل طرفیم و از طرفی با یک مضمون مذهبی؛ این همراهی ممکن است برای عده ای چندان معمول نباشد؟

 
سراج: 

شبی بیا به بزم حسینی و بشنو از عشاق
به گوش هوش نوای حجاز و شور عراق


این شعر که در آن به گوشه‌های موسیقی ایرانی اشاره شده، از مرحوم آیت الله کمپانی یا آیت الله غروی است؛ کسی که در عین حال که استاد حوزه علمیه و یک استاد فرهیخته بود، شاعر هم بود و مضامین شعری را متناسب با فضای موضوعی، درست آورده است.موسیقی ما با مذهب منافات ندارد؛ موسیقی درست در راستای مذهب است که بعضی ها به آن می‌گویند هنر دینی یا هنر معنوی. من معتقدم که هنر همیشه دینی است؛ اگر قائل به مفهوم واقعی هنر باشیم، هنر همیشه معنوی است. موسیقی از زیر مجموعه‌های هنر است قاعدتا از دین جدا نیست.
 
همه اینها ریشه در فطرت انسان دارند، عزیزانی که فکر می‌کنند موسیقی با مذهب سازگار نیست، بخشی از موسیقی را مترادف با کل موسیقی گرفته‌اند؛ موسیقی متناسب با دربار بنی امیه و موسیقی عیش و نوش که مسیر قهقهرایی و استدراجی دارد را به عنوان مطلق موسیقی گرفته اند و طبیعی است که این موسیقی نمی‌تواند جایگاه مثبتی داشته باشد

از ردیف موسیقی ایرانی گفتید؛ در تاریخ موسیقی ایران چطور؟ چه نسبت هایی می توان بین واقعه عاشورا و موسیقی پیدا کرد؟

سراج:  

ببینید، اشعاری که در ردیف موسیقی ایرانی استفاده شده و می شود، بخشی‌اش به تعزیه و نوحه و مرثیه بر می گردد؛ مثلا گوشه حسینی داریم، گوشه رضوی داریم، گوشه مهربانی داریم؛ من یادم می‌آید که مرحوم پدرم گوشه مهربانی را در بیات ترک می‌خواند با یک شعر که زبان حال سیدالشهدا(ع) بود.


برایتان می خوانم که البته در مصاحبه نمی توانید این رابیاورید؛ به این نحو است:


گفتا که حسین، ای داور من


این اصغر من، این اکبر من


این سم ستور، این پیکر من


این خنجر شمر، این حنجر من

 

علمای قدیم اکثرا موسیقی می‌دانستند. مرحوم تاج اصفهانی فرزند تاج الواعظین معروف بود که در اصفهان بسیار شهرت داشت و وقتی مرحوم تاج پدرشان فوت شده بود، پدرم نقل می کرد مدرسه سیدالعراقین اصفهان خیلی شلوغ شده بود و تاج رفت در
فوت پدرش این شعر را خواند:

 

 

یک پسر گم کرد یعقوب و دو چشمش کور شد
چون نگریم من که یک عالم پدر گــــــم کرده ام 



پدرم می گفت مناسب‌خوانی در آواز از ضروریات و لوازم اولیه آواز است؛ بزرگان ما اهل معنا بودند و بی جهت موردی را توصیه یا منع نمی کردند


 

 

))  پدرم روحانی بود ولی روحانی که هم به موسیقی علاقه داشت، هم به هنر و هم به شعر وحکمت ))

شناخت موسیقی چقدر برای یک خواننده که در ایام سوگواری می خواند، ضرورت دارد ؟ 
سراج:

وقتی کسی مداحی می کند، قاعدتا بخشی از کارش موسیقی است، درست که سازی در کار نیست ولی ساز خواننده در حنجره اوست، یعنی دارد تمامی قوانین موسیقی را با حنجره اش اجرا می کند؛ مداح باید بر دو چیز احاطه داشته باشد، یکی شعر، شعر متناسب با فرهنگ عاشورا را خوب بشناسد و ديوان هاي مختلف را زیر ورو کرده باشد و گلچین کند، دوم موسیقی مداحی، چون اگر از عوامل موسیقیائی _ چه به صورت تجربه شخصی و چه به صورت علمی _ اطلاع نداشته باشد در یک محدوده خاص گیر می کند و همیشه یک ملودی خاص می خواند و یک ملودی خاص می شنود.
 
از قدما تعزیه زیاد است، تعزیه هایی که ملودی های بسیار زیبائی دارند که متاسفانه امروز مداحان جوان از آن اطلاعی ندارند. اگر آن ملودی ها را می شنیدند و با یک غنای فرهنگی این کار را انجام می دادند خیلی بهتر بود و قاعدتا وقتی رسانه های ما هم کار محققانه ای در این باب انجام نمی دهند، می رسیم به جایی که این زمینه دائما تکرار می شود، این مداح صدای آن مداح را تقلید می کند ... آن مداح شعر این مداح را می خواند.

اشعاری که در ردیف موسیقی ایرانی استفاده شده و می شود، بخشی‌اش به تعزیه و نوحه و مرثیه بر می گردد. “



این است که همه چیز در یک حد متوسطی می ماند. یک مثال بزنیم، کسی که می آید برای حضرت سید الشهداء(ع) آشپزی کند، باید نمک را بشناسد، دارچین را بشناسد، فلفل را بشناسد ، گوشت را بشناسد، سیب زمینی را بشناسد، ذائقه مردمی که آمده اند آنجا غذا بخورند را بشناسد و امام حسین(ع) را بشناسد، این نکته مهمی است؛

(( آن وقت غذای امام حسین(ع) مزه دیگری دارد))



به شعر اشاره کردید؛ چه معیارهایی برای شعر این نوع کار دارید؟ اصلا انتخاب خودتان چیست؟ 
سراج:

از مرثیه سراهای خوب، شعر زیاد است اما آنکه به دل من نشسته عمان سامانی است. دیگران را هم دوست دارم؛ همین دیشب مثنوی «نی نامه» قیصر را می خواندم؛ به نظر من شعر بسیار قوی است، قیصر همیشه سعی می کرد کاری که بهترین است را عرضه کند، یعنی مجاهده داشت در کارش، تلاش می کرد بهترین ها را خلق کند و این شعر هم از شاهکارهایی است که در سوگ حضرت ابا عبداللهسروده  شده است


چرا شعر عمان سامانی به دلتان نشسته؟ 
سراج:

 عمان یک ویژگی دارد که متمایزش می کند، در عین اینکه مرثیه گفته است، در همان حال مضمون عارفانه گفته، مضمون عاشقانه گفته و در همان حال صنایع شعری هم دارد کار می کند. به احتمال قوی خودش نقشه نکشیده که این اتفاق بیفتد، در وجودش بوده، مثل مولانا که می گوید

« خون چو می جوشد، منش از شعر رنگی می زنم» توی وجودش بوده، وقتی شروع می کند می گوید:
کیست این پنهان مرا در جان و تن / کز زبان من همی گوید سخن
اینکه گوید از لب من راز کیست / بشنوید این صاحب آواز کیست 



احوالات خود عمان سامانی چطور بوده ؟ چطور به این مرثیه رسیده ؟ 
سراج:

شاعری بوده اهل سامان در استان چهار محال و بختیاری، من از نوادگان ایشان شنیده ام که می گفتند این جد ما مدت ها بود نیت کرده بود که برای حضرت سید الشهداء(ع) شعر بگوید ولی هر چی می گفتیم چی شد، می گفت از آن بالا نمی دهند، بعد می گفتند یک دهه عاشورا ایشان حالشان خراب شد؛ (مکث می کند) می گفتند توی یک دهه عاشورا ایشان( عمان ) حالشان خراب شد و رفت توی اتاق. می گفتند یک گوشه ای را نگاه می کرد و شعر می گفت؛ می گفتند ما فقط غذا می بردیم.



 

در این ایام شما معمولا در چه جلساتی شرکت می کنید؟

 
سراج:

جلسات سنتی را خیلی دوست دارم به این دلیل که پشتوانه دارند، یعنی

 سینه زدنشان حساب دارد،

 سکوتشان حساب دارد،

خواندنشان حساب دارد،

 ادبشان حساب دارد،

 غذا درست کردنشان حساب دارد،

 غذا خوردنشان حساب دارد؛

 سنت یعنی نوآوری بر اساس قوانین محکم و استوار، اگر این تعریف از سنت را مد نظر داشته باشیم، اوضاع بهتر می شود.


نظرتان در مورد آلبوم « نینوا » اثر حسین علیزاده چیست ؟

سراج:

نینوا علیزاده را خیلی دست دارم، حس عجیبی توی این کار است، حالا شاید هم به خاطر رندی آقای علیزاده است که بروز نمی دهد ولی یک حقیقتی در این کار نهفته است.

 اسم خود کار تلفیقی نی و نواست که ساز سولو، نی است، و دستگاهی که در آن کار شده، نوا.

حالا اگر بر روی تعابیر اسمی هم برویم، اسم خود آقای علیزاده هم، حسین است و علی زاده هم است ولی آقای علیزاده رند است و گرایش های مذهبی اش را رو نمی کند ولی معتقدم این کار یکی از شاهکارهای موسیقی ایرانی است، انگار دارد یک واقعه حماسی عظیم را بیان می کند، مقدمه دارد، تنه دارد، موخره دارد و کار را بدون کلام به نحوی بیان کرده که به کلام نزدیک شده، یعنی موسیقی با آدم حرف میزند.


تا به حال شده است فارق از ارائه آلبوم و کنسرت در مراسم عزاداری کارتان را برای مخاطب عرضه کنید ؟

 

 

سراج:

بله من فقط گاهی در بعضی مجالس می خوانم چون یک خرده دل نازکم. منظورم این است که قدرت روحی بعضی ها را ندارم نمی توانم توی هرشرایطی بخوانم، قدیم که مرحوم حاج اسماعیل دولابی در قید حیات بود ما خدمت ایشان می رفتیم

 

براي رجوع به  وبسایت رسمی سید حسام الدین سراج روي كلمه

نينوا

  كليك نمائيد

 

 

 

 

 

 

 



 

 

Skip Navigation LinksSkip Navigation Links
كداميك از آثار ماندگار زير را جزء اركان اصلي آواز مذهبي مي دانيد

Skip Navigation Links